کتاب گذرگاه، اثر چارلز یا همان کورمک مک کارتی یک شاهکار ادبی و داستانی است که طبق روال همیشهی برخورد با هنرمندان، بعدها به آن توجه شد. این کتاب، جلد دوم از سهگانهی تریلوژی مرزی، یک وسترن مدرن است که وقایعش در دههی 1940 و اوایل 1950 در قسمت جنوب غربی ایالات متحده و مکزیک رخ میدهد. کتاب گذرگاه مک کارتی، در اصل، پل یا همان گذرگاهیست از «همهی اسبهای زیبا» به سوی «شهرهای دشت» که به ترتیب جلد اول و سوم «تریلوژی مرزی» هستند. این سهگانهی تأثیرگذار، علاوه بر کسب جایزهی ملی ادبیات و جایزهی انجمن ملی منتقدان کتاب، ماهها در فهرست کتابهای پرفروش جای داشتند و مردم و مخاطبان مدام آنها را تهیه و مطالعه میکردند. شما با کتابی از این رماننویس و نمایشنامهنویس آمریکایی روبهرو هستید که مثالش را در هیچ طبقهای از کتابخانهها نخواهید یافت. کتاب گذرگاه نثری بسیار قوی و مستحکم دارد و البته، پرچالش. مثلا به احتمال زیاد شما هیچگاه «دو نقطه»، «خط تیره» یا «نقطه و ویرگول» را در متن مشاهده نخواهید کرد. اما گیرایی داستان و کلماتی که چیده شده پشت هم به قدری زیاد است که شما نتوانید از خواندن فاصله بگیرید، مگر با تمام کردن سه جلد آن.
قسمتهایی از جلد دوم تریولوژی مرزی، کتاب گذرگاه، نوشتهی چارلز مک کارتی
«سرخپوست برخاست. بیمعطلی و بدون زحمت سرپا ایستاد و آن طرف مخزن را نگاه کرد جایی که بیلی ایستاده بود و دهوهی اسب را گرفته بود و باز بوید را برانداز کرد. کتی کهنه و مندرس از پارچهی پتویی به تن داشت و یک کلاه قدیمی «اِستِتسان» چری با آستر بیرونزده در قسمت فرق به سر گذاشته بود و چکمههایش با سیم به پایش بند بودند.»
«همین که این حرف از دهانش بیرون آمد متوجه شد که تنها جواب باورپذیر برای سؤال بعدی مرد را هدر داده. نگاهیی با بوید رد و بدل کرد. بوید هم این را فهمید. مرد بدنش را تاب میداد، براندازشان میکرد. گفت، Que quieren pues? (پس چی میخواهید؟)»
«باز نگاهی به بطری انداخت. رگههای چربی در روشنایی آتش بر شیشه برق میزدند. مرد راربرانداز کرد و سپس چوب بلال را چرخاند و از گلوی بطری بیرون کشید.»
از کتاب گذرگاه ساده نگذرید
این کتاب و داستان، با همهی داستانهای وسترنی که دیده و شنیدهاید متفاوت است. از این جهت که به طوری معمول، داستانهای وسترن قهرمانان و نقشهای اولی دارند که، مرد، سالخورده، با تجربه، و زحمت و درد کشیدهاست. و به سبب تجربه و درایتش از پس چالشهای داستان برمیآید. اما در اینجا، قهرمانها نوجوانانی هستند، نه به پختگی مردان مسن، اما به قدر کافی نیرومند و معصوم. در کنار شخصیتهایی که بسیار رویاپردازند و خواب میبینند. ترکیب شخصیتهای داستانهای کورمک مک کارتی _علیالخصوص همین کتاب گذرگاه _ با فضا، و فرم ارائهی آن توسط نویسنده، تجربهای بکر را برای هر خواننده رقم میزند. او نمیتواند خود را سوا از آن بداند و همچنین جایی هم در داستان برای او تعبیه نشده است. کشمکشهایی از این دستم مخاطب را همیشه تشنهی نوشتههای مک کارتی نگه میدارد.
مشخصات کتاب
نام: گذرگاه نویسنده: کورمک مک کارتی مترجم: کاوه میرعباسی زبان اصلی: انگلیسی ژانر: رمان خارجی، وسترن تعداد صفحات: 452